پیچند

فصل پنجم

پیچند

فصل پنجم

پیچند

And the end of all our exploring will be to arrive where we started
پیچند معادل فارسی تورنادو است.

آخرین نظرات
آنچه گذشت
فردا صبم کلاس دارم و مسیرم انقدر دوره که الان راه بیافتم برم سمت دانشگاه، ظهر می‌رسم :(
دارم از خستگی می‌میرم :(
یادم باشه فردا حتما حتما حتما کمد بخرم :(
به این کمدا که دست هم نمیتونم بزنم چه برسه توش وسیله بچینم :(
هم اتاقیام نیومدن و تنهام...  کاش کلا نیان، اینجا مال من باشه
خانومه گفت یکی از هم اتاقیات اصفهانیه، ارشد معماری
نت ندارم که کامنتارو تایید کنم و جواب بدم و اینو با گوشیم پست میکنم :(
خوابگاه هزینه ی دانشجوی شبانه رو ازم گرفت :(
خانومه گفت شنیده بودم شریفیا یکی یه تخته شون کمه ولی تا حالا از نزدیک ندیده بودمشون
فردا، اولین کلاس، عربی!
حس خوبی نسبت به فردا دارم :)

۹۴/۰۶/۲۹
پیچند (تورنادو، دُردانهٔ سابق، شباهنگ اسبق)

نظرات (۴)

بابا شریفی!!!!!!!
چرا اینقدر دوره؟!!! o_O
پاسخ:
البته از آرایه مبالغه استفاده کردم
 این هم اتاقیها که بیان خوش بحالشون میشه چون
همه جا تمیز شده و برق میزنه
پاسخ:
کوفتشون بشه!
"شنیده بودم شریفیا یکی یه تخته شون کمه ولی  تا حالا از نزدیک ندیده بودمشون"
=))
یه شکلک یاهو بود طرف از خنده غش میکردش اینقدر دوست داشتم اون الان اینجا بود میذاشتمش که حسمو بیان کنه
پاسخ:
حیف که بیان شکلک نداره وگرنه منم جوابتو با یه شکلک می‌دادم :دی
اصولا همه باهوشا یه رگه ای از خل و چلی و جنون دارن! :| 
پاسخ:
البته در مورد من رگه نیست شاهرگه